به ادامه مطلب بروید
اول داستان که مربوطه به قسمت قبل بود که یونگ شین مشروب خورده و حذف شد صبح بوم بهش میگه باز مشروب خوردی ؟ چرا اینکارو کردی و یونگ شین میگه دیگه نمیخورم
یونگ شین میگه اگه من تورو نداشتم چکار میکردم ( در حالیکه برعکس این گفته شد )
گوشه هایی از عملیات نافرجام درمان بر روی زن گوپیل
سوک هیون دستشو دراز میکنه تا یونگ شین بلند بشه اما یونگ شین خودش بلند میشه و میره به طرف خونه .
خاص همون فرشته است !
یونگ شین زیر بارون داره میره خونه که سوک هیون میاد و براش چتر میگیره . بوم زنگ میزنه میگه پدربزرگ دوباره میخواد با سوک هیون شطرنج بازی کنه و غذاشو نمیخوره . یونگ شین میگه بیرون داره بارون میاد . دخترخوبی باش و بیرون نیا تا من زود بیام.
بعد اینکه بوم پرسید عمو کجاست ...
سکانسهایی از گوپیل و مزایده !
سکانسی بعد رفتن مین گی سو از بازداشتگاه
یونگ شین به اتاق خالی مین گی نگاهی میندازه
طبعات ترک جزیره
سوک هیون میره خونه و میبینه اون هی داره کمر مادر رو ماساژ میده و خودش مشغول میشه اما مامانش میشه چطور جرات میکنی پشت یه خانوم رو ماساژ بدی
بی خوابی مین گی سو
روز بعد پدر برزگ با سونگ شین دوست سابقش مشغول خوردن هستن که سونگ شین میگه شما قبلا هم از این غذا ها دوست داشتید(یاد ایام...)
پسرش میاد و میگه تو چطور با این مرد که حافظشو از دست داده معاشرت میکنی . من حاضر نیستم اون پدرم بشه
حذف سکانسهای آخر فیلم به خاطر وجود مخلفات روی میز و اون بطری مشهور
