اول سریال وقتی جومونگ دخل دزدها رو اورد جویای احوال سوسونو میشه

 

تعارف بئ مانگ به هان دانگ که به سلامتی هم میرند بالا

و اینجا بئ مانگ اینطور به هان دانگ میگه که صحبتها تعبیر به غذا و همچین چیزهایی شد

سکانسهایی از ادامه عبادتهای یومی یول که وسط کار زوارش در میره

که بلندش میکند میبرن توی اتاق که وقتی بهوش میاد از اوضاع قصر می پرسه که بهش میگند اوضاع فعلاْ قمر در عقربه و شاه تصمیمشو نگرفته و دعاهات بی فایده بوده

مشروب خوردن زیاد موپالمو و حرفهایی که به نفع جومونگ درمورد ولیعهدی و شاه شدن میزنه

ورود یومی یول به اتاق گوموا برای نصحیت کردنش

و گوشه هایی از حرفهای یومی یول که بهش میگه من قبلاْ تو رو دوست داشتم و وقتی هم روحانی شدم همه کارهام برای تو و کشور بوده .این تصمیم تو بر خلاف خواست خدایانه نکن این کارها رو که گوموا میگه تو هم تا ما خواستیم کاری بکنیم میگی خدایان فلانه و خدایان بمان .به کشتن دادن سربازها خواست خودته یا خدایانت چون خدایان اگه واقعاْ چنین چیزی بخواند که دیگه خدا نیستند

 

البته طبق گفته تی وی واقعاْ قلب یومی یول شکست چون با چشم گریان اونجا رو ترک میکنه

 

حرفهای سوسونو و جومونگ در اردوگاه بئ مانگ که بوی عشق میداد

و حتی شب شدن و اومدن بئ مانگ و ادامه حرفهای این دو تا جوان عاشق که حرفهای سوسونو حذف شد و حرف جومونگ زده شد که طور دیگه ای تعبیر شد

 




تاریخ : سه شنبه 87/11/22 | 11:19 عصر | نویسنده : خرید و فروش سریال سرزمین بادها ، جومونگ 2 ، موهیول | نظر