خلاصه قسمت اول سریال امپراطوری بادها

این دختر کوچولو که می بینین دختر یوری هست همسر یوری برای به دنیا اوردن فرزند سوم یوری درد می کشه

ودختره وقتی به درد کشیدن مادرش نگاه میکنه یه هو برادرش پسره بزرگ یوری صداش می کنی

دختره از شاهزاده می پرسه چرا مادرش اینقدر درد میکشی شاهزاده هم می گه هر چی بیشتر درد بکشه

بچه زیبا تر میشه.

گروهی از قصر به پایگاه یوری میان و ازش می پرسن کی به قصر بر می گرده اونم میگه به زودی بر میگرده.

در طی جشنی که برای پیروزی در جنگ برگزار می شه یوری توسط سردسته اونا کشته میشه.

این مردو که می بینی سانگا یکی از قدرت های گوگوریو و رییس قبیله بیریو هست.

در جلسه رییسان قبایل که با حضور سانگا برگزار شد اعضا که از مرگ یوری اطمینان پیدا کرده بودن قصد حمله به قصر و بر اندازی حکومت رو کردند.(جلسه سکرت بود)

و این فرد شورشی اصلی هست.

بعدا سانگا هم امادکی خود رو برا حمله اعلام کرد.

خبر جلسه محرمانه به گوش شاهزاده رسید و اون برا سر در اوردن از ماجرا پیش بازرگانی که با رییسان قبایل صمیمی بود رفت و از اون خواست که بفهمه تو جلسه چی گذشته.اونم با کلک یکی از رییسان رو اخفال کرد و پیش شاهزاده برد ولی دهنشو باز نکرد و شاهزاده شروع به شکستن انگشتاش کرد که دهنش باز شد و همه چیرو گفت.بعدم کشتنش.

شاهزاده تصمیم به دفاع می گیره به قصر بر می گرده و دستور می ده تموم دروازه ها رو ببندن.

ولی از اونجایی که تعداد نیرو هاش کم بود تصمیم به خودکشی می گیره که یهو خواهرش پیدا می شه و بهش می گه که ترسیده شاهزاده که می دونست با موندن تو قصر زندگیشو از دست میده مادر و خواهرشو بر میداره واز قصر فرار می کنه تو راه فرار سپاهی رو میبینن که بهشون نزدیک میشه و....

ادامه خلاصه قسمت اول به زودی.........