»»قسمت اول»»لیــدر(رهبر)
اولین سکانس فیلم از نمای بالا و دیدن فردی که توی جنگل افتاده نمایش داده می شود ...
شخص مورد نظر با اضطراب و نگرانی خاصی از جایش بلند میشود و به سمت خارج جنگل می دود..
و متوجه می شود که هواپیمایی که داخلش بوده سقوط کرده ..
و 48 نفر بازمانده این پرواز منحوسند!
ماجرا از این قرار است که هواپیمای پرواز شماره ??? هواپیمایی OCEANIC که سیدنی را به مقصد لوس آنجلس ترک کرده، بر فراز اقیانوس آرام دچار اختلالاتی در سیستم ناوبری می شود و ناچار به سمت فیجی تغییر مسیر می دهد. اما...
ناگهان تکانه های شدیدی در بدنه هوایما، مسافران را متوجه وضعیت غیر عادی پرواز می کند و چند لحظه بعد هواپیما از وسط به دو نیم می شود و هر قطعه در یک سمت جزیره ای سقوط می کند. دکتر جک شفرد، یک متخصص جراحی مشهور لس آنجلس که یکی از نجات یافتگان حادثه است، به سرعت مشغول مداوای سایر حادثه دیدگان می شود
و..اول به کمک زن حامله ای که 8 ماهش هست میرود و..
به شخص چاقی که در کنارش است می گوید که مواظب آن زن باشد..
او از آن مرد میپرسد اسمش چیست..
که جواب میدهد :جـــک..
سپس جک به کمک فردی که نمیتواند نفس بکشد میرود..
که در همین حین بال هواپیما جدا میشود که بیفتد روی سر زن حامله که جک به کمکش میرود و اورا جابجا میکنند..
جک به چمدانش میرسد و نخ و سوزن و الکلی را برمیدارد و به طرف جنگل میرود تا بدنش که زخمی شده را مداوار کند..
زخم روی کناره بدنش است و نمیتواند مداوا کند که در همین حین زنی را می بیند و از او میخواهد که زخمش را بخیه کند..
جالبست به زن میگوید :تو خیاطی کردی؟؟..بدن منم مثل پارچست بیا به هم بدوزش!!
زن هم ابتدا امتناع میکند سپس میپذیرد ..نکته جالب این است که از جک میپرسد چه رنگ نخ دوست
داری؟که جک پاسخ میدهد استانداردش سیاهه!!
جک برای زن که حالا معلوم میشود اسمش.کیت است میگوید که یک پزشک جراح ستون فقرات است و زمانیکه اولین عمل جراحیش روی یک بچه 8 ساله بوده چگونه ترسیده و پس از اعتماد بنفس دوباره
پسربچه را نجات داده...
تلفنهای همراه در این جزیره جواب نمیدهد و افراد مضطرب و نگرانند!!
و شب فرامی رسد..
هرکس با خودش و کسی که میشناسد خلوت کرده...
مثلا آن زن حامله در گوشه ای است و بچه داخل شکمش حرف میزند(اسم این زن کلیر است) که مرد
چاق(که از این به بعد به او هارلی میگوییم) سر میرسد و لوازمش که یک بسته غذا است در دستش است و یک بسته به کلیر میدهد..
و به او میگوید که برای بچه اش هم بردارد که خجالت میکشد و هارلی برایش یک بسته دیگر میگذارید!!
در این بین یک زن وشوهر کره ای هم هستند..
اسم مرد جین و اسم زن سان است...
که جین که انگلیسی بلد نیست با کره ای به سان میگوید مکه هر اتفاقی که بیفتد ما باهم هستیم!!
در گوشه ای دیگر جک و کیت کنارهم نشسته اند و برای هم اتفاقاتی که درون هواپیما افتاد را تعریف میکنند...
کیت که شاهد کنده شدن دم هواپیما بوده..خیلی شوکه زده است..
که به ناگاه صدایی از داخل جنگل می آید...
ادامه دارد ...