سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به ادامه مطلب بروید

جومونگ مثل امپراطور دریا و تاجر پوسان فابریک بار با زوم چند درجه ای از تی وی پخش میشه . این قست کارکتر بویونگ را حذف کردن که به خاطر کار جومونگ از قصر بیرون انداخته میشه که باید دید در قسمتهای بعدی وقتی جومونگ بویونگو میبینه چطوری میخواند بگن که بویونگ جومونگ رو میشناسه و به چه دلیل از قصر اخراج شده و جومونگ چرا از اون معذرت میخواد

سکانسهایی از بدنیا اومدن جومونگ

و سکانسی از زاویه باز از نگرانی یومی یول از حرکت پرنده سه پا

و همچین سکانسی در صحبت با وزیر بو

بعد از کشته شدن ژنرال چوکچی یوهوا دوباره راهشو توی جنگل ادامه میده و وقتی مشکلات فرارو می بینه بی خیال میشه و میره به قصر

پرش اول این قسمت که مربوطه به خفت کردن بویونگ در اردوگاه

مراسم دعا کردن یومی یول برای موفقیت در جنگ فردا

جومونگ چند وقته هم رفته توی نخ یکی از پیشکارهای قصر پیشگویی به نام بو یونگ و وقتی بوینوگ میره تا لوازم را بیاره جومونگ اون یه جای خلوت گیر میندازه که طرف تحویلش نمیگره که جومونگ میگه من از قصر تا اینجا به خاطر تو اومدم دلم برات تنگ شده و طرف هم هر چی اصرار میکنه که باید بره فایده نداره جومونگ میاد کارشو انجام بده که شیپور آماده باشه به صدا در میاد

کلیپ مربوطه

موقع جنگ و وقتی که تسو حومونگ نجات میده خون طرف می ریزه روی صورت جومونگ

چند سکانس از خاطرات شب خواستگاری کردن هئ موسو دز ذهن یوهوا

سکانسهایی از چشم چرونی جومونگ و دید زدن بویونگ و بقیه پیشکارهای قصر پیش گویی موقع تعویض لباس

و خفت کردن بویونگ قبل از شروع مراسم و گیر افتادن با اون توی انبار که باعث خشم شاه شد که میخواست جومونگ بکشه چون ابروشو برده

یویونگ برای اوردن مشروب میره که جومونگ خفتش میکنه و میگه میخوام یکم باهام باشیم یویونگ هم که عجله داره راضی نمیشه که جومونگ میگه مگه تو زن نیستی احساس نداری تو نمیخواهی ازدواج کنی که بویونگ میگه من باید روحم پاک باشه نمیتونم که جومونگ منتظر فرصته میگه خوب پس ما ناپاکیم بابام و مامانم هم ناپاکند بیا بریم یه جای خلوت تا بهت بگم

کلیپ مربوطه

جومونگ هم بویونگ میبره توی یه انبارو میگه اینجا خوبه بویونگ میگه بزار برم مراسم شروع شده بدبختمون کردی جومونگ میگه قول بده که دوباره به دیدنم میایی تا بزارم بری که همین موقعه هم سربازها میاند اونجا و میبینند که در بازه و درو میبندن

جومونگ و بویونگ هم توی انبار گیر میوفتن که جومونگ میگه اگه تو زودتربهم قول داده بودی الان رفته بودیم بیرون و این بلا سرمون نمی یومد

و موقع مراسم هم جومونگ زده توی بی خیالی و خوابیده

سکانسهایی از شروع مراسم اصلی شکر گذاری توسط یومی یول که بعدش شاه برای شکر گذاری میاید جلو

 

 

بعد از مراسم یونگ پو که میره توی انبار دنبال جومونگ بویونگ را کامل حذف کردن و یونگ پو به جومونگ میگه چشم بابا روشن مراسم به این مهمی ول کردی و اومدی با یه زن اونهم از قصر پیشگویی خلوت کردی و خوابیدی که توی تی وی خوابیدن تنها مطرح شد که این گناهی نیست که بخواند کسی را بکشن خشم شاه از انگهایی که ممکنه بعداْ پشت سر اون و جومونگ بزنند

و یه سکانس مقایسه ای موقعه ای که یونگ پو میخواست جریانو به باباش بگه

در تیتراژ پایانی




تاریخ : چهارشنبه 87/8/8 | 4:3 صبح | نویسنده : خرید و فروش سریال سرزمین بادها ، جومونگ 2 ، موهیول | نظر